آخرش میشه پناهم چادر خاکی...

اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا، صلواتک علیه و اله، و غیبه ولینا، و کثره عدونا، و قله عددنا و شده الفتن بنا، و تظاهر الزمان علینا، فصل علی محمد و اله و اعنا علی ذلک بفتح منک تعجله و بضر تکشفه و نصر تعزه و سلطان حق تظهره، و رحمه منک تجللناها و عافیه منک تلبسناها، برحمتک یا ارحم الراحمین.

 

 

 

۳ لایک:)

کجا برم ارتباط با خدا یاد بگیرم؟ واقعی؟ 

حتی یک نماز برای خدا نخوندم

یه ارتباطی که قطع نشه

که وقتی حالت بده هم بتونی نگهش داری 

که بدونی واقعا یکی هست 

 

از این حرفا دیگه

برو توی دلت. بدون ترس باهاش حرف بزن.

اون تنها کسیه که تنهات نمیذاره!
همیشه و همه جا هست...
شاید باورش سخت باشه اما حتی اگه تو اونو نخوای اون تو رو میخواد!
فقط اتصال ظاهری رو نگه دار. لازم نیست بدونی برای خداست. فقط انجامش بده. اتصال ظاهری نمازه. خود خوندنش. هر وقت دلت خواست هم، ارتباط قلبی بگیر.
اون خودش همه اون نمازای دست و پا شکسته ما رو هم به حساب خودش میذاره. چون میدوننه که ما توی چه سختی ای هستیم.
پاییز جونم! به خدا قسم، خدا تو رو خیلی میخواد! باور کن!


اقای ‌ میم ۰۳ بهمن ۹۸ , ۲۰:۳۹

سلام

کاش معنیش رو هم مینوشتید

سلام

توی نت هست ها...

بیخیال 
ارتباط کدومه؟ من هیچ وقت نتونستم باهاش حرف بزنم 
چون هربار سعی کردم تنها چیزی که به نظرم اومده این بوده که با خودم حرف میزنم :/ 

نمیدونم...

من وقتی با خودم حرف میزنم با وقتیبا خدا حرف میزنم فرق داره. وسعت قلبم و حتی ضربان قلبم فرق میکنه.
به نظرم باید خودش خودش رو بهت نشون بده.

باید خودش خودش رو بهت نشون بده.

 

به تو هم خودش خودشو نشون داده؟

آره خب ولی بعد از این که اون کارای ظاهری که خودشبهمیاد داده بود انجام دادم. 

نمیشه باهاش بخوای حرف بزنی ولی نماز نخونی. 

نماز های من که بی فایده ان 

یک روز هست دو روز نیست 

ده روز هست ولی از نیست بدتره 

سه روز هست ولی یهو میزنه نابود می کنه همه چیو 

:| 

تو از کجا میدونی بیفایده ست؟

پس این همه آدم که قبلا تارک الصوة بودن و بعد از مدتی نماز خون شدن چی؟ تا هرجا تونستن قضاشو خوندن تا هرجا نتونستن نخوندن. خدا بخشیده.

به چی میخوای برسی از کم نشون دادن عمل خیری که میتونی انجام بدی؟

کم نشون دادن؟ 

نشون دادن؟ 

😏

زیرآبی نرو بچه! جواب سوالو درست بده!😒😁

سلام

درباره نظری که پاییز جان نوشتن

خودم این مسأله رو زیاد داشتم

یکی «استمرار» مهمه

یعنی مثلاً سعی کنن بگن آقا من از الان تا هفته بعدی میخوام هیچ نمازی قضا نکنم، هر چقدرم نمازهام داغونه فقط بخونم، قضا نشه.

اگه نماز صبح براشون سخته هفته اول رو فقط ۴ نماز دیگه رو قول بدن...

بعد که این روی روال افتاد براشون نماز صبح هم بیارن توی شروط.

بعدش بگن نذارم لحظه ی آخر بخونم، حداقل یک ساعت قبل فوت وقتش چهارنمازم رو بخونم.

خود اینکه «استمرار» باشه، واقعا به آدم کمک می‌کنه و ارتباط هی قطع و وصل نمیشه.

بذارید با هر کیفیتی که هست، برقرار باشه فعلا.

و اینکه

قرآن هم اگه بعدا همینجوری به برنامه اضافه کنید عالیه.

مثلا از صفحه اول شروع کنین، بگین من هر روز، یا هر هفته (بسته به شرایط فعلی شون نسبت به قرآن) باید یه مقداری بخونم، همین، هیچ حدی معلوم نکنن، ولی «استمرار» داشته باشن.

بعد کم کم شیرینی این ارتباط به دلشون میشینه...

 

ما گاهی تا از همه جا رونده و مونده نشیم نمی‌تونیم با خدا ارتباط بگیریم

حتی گاهی رونده مونده هم که می‌کنه ما رو خدا، باز هم لج می‌کنیم این در و اون در می زنیم

خیلی کمن آدم هایی که ارتباط شون رو درست حفظ کنن...

 

این تجربه من بود خلاصه:)

 

 

 

 

 

 

 

 

سلام

حرفات خیلی خوب بود.
چه عجببب؟ یاد ما کردی...از این ورااا؟ نیستی نمیای...قدم بعضیا سنگین بوده هاااا😀😀

@پاییز جان

اهان اینم اضافه کنم، نرم افزار حبل المتین یه بخش ختم شخصی داره برای قرآن، میتونن با توجه به نیازشون اونجا مشخص کنن که میخوان روزانه چقدر بخونن.

بعد خود نرم افزار بودجه بندی می‌کنه و یه جدول زمانی درست می‌کنه.

ولی، اگه هنوز تازه میخوان شروع کنن اصلا لازم نیست به اون پایبند باشن، صرفا برای این گفتمش که شما اگه یک آیه هم بخونی هر روز، همون آیه رو برات علامت میزنه، دوباره فردا میتونی ادامش بدی.

اما اگه بخوان همینجوری از رو قرآن بخونن، باید حداقل یه صفحه بخونن.

خب ممکنه روحشون نتونه فعلا هر روز یک صفحه رو، بعد از مدتی کلا رها کنن.

اما چون هدف استمرار و حفظ رابطه است، جواب نمیده.

 

هوم😊


بادصبا هم یادآور داره برای نماز. خیلی کمک میکنه برای بالا رفتن اراده.

بعضیا کیه؟ 😅

گفته بودم ک نیستم دیگه بانو

ولی شما رو همیشه می‌خونم همچنان

 

همون بعضیاااا دیگهههه....


ما شما رو دوست داریم⁦⁦(♡ω♡ ) ~♪⁩

سیب، پیله، پیچک و....همه منم. منی سی و سه ساله و در آرزوی پرواز...
پرواز...
همه رویاها، همه خواسته ها، در گذر ایام رنگ می بازد. همچون آگهی های نیازمندی های یک روزنامه پوسیده که هرروز بیشتر و بیشتر زرد می شود. اما پرواز میلی بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود که همیشه تازه است. و گذر هیچ روزی، رنگ آن را حتی کمی کم رنگ تر نکرده!
(الان سی و پنج ساله ام. در انتهای سی و پنج...کی می روم؟!)

.....................

یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ

.....................

به جای آن که باغبان جان بقیه باشی، باغبان جان خودت باش؛ به جان خودت که برسی، باغبان هستی می شوی.
"علیرضا شیری"

......................


دل من غصه چرا؟!

آسمان را بنگر

که هنوز بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد!

دل من غصه چرا؟!

دل به غم دادن، از یأس ها سخن گفتن

کار آن هایی نیست که خدا را دارند

غم و اندوه،

اگر هم روزی، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات،

از لب پنجره ی عشق،

زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا،

چتر شادی واکن

و بگو با دل خود،

که خدا هست، خدا هست...


.......................


اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

.......................

اینجا اون خلوت گاه نیست.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان