علیکم السلام
علیکم السلام
ببین کدوم بیشتر؟
نه منحرف نمیکنه.
ببین با این که هنوز جواب روشنی به این که دغدغه اصلیت کدومشونه ندادی، اما من فرض رو میذارم روی ابراز نیاز فیزیولوژک.
اگه ناامید باشی که دیگه هیچی...هیچ کاری نمیشه کرد.
منم که ازدواج کردم زندگی درست و کاملی ندارم.
اینا راهکارای من نبوده. اینا راهکارای حلال دین برای رفع یه نیاز بشره. حالا مردم درکشون نمیرسه که تو حق داری، و میتونی تصمیم بگیری، دین یا من جوابگو نیستیم.
اراده کنی توی هر شرایطی دینت رو حفظ میکنی.
نه نمیشه. خوب بود حرفایی که زدی. در ضمن اونقدر هم منسجم و قوی نبود که اثر گزار باشه. درد دل کردی. چه عیب داره؟
ان شاءالله.
سلام
بنده پسر جوان و مجردم و شرع و اخلاق محدودم کرده که با دختر خانوم ناشناس پستتون مستقیم حرفی بزنم.
از سر شب که نظرشونو خوندم دلم آشوبه...
من اهل نذر برای امور خودم نیستم. فقط دعا میکنم و بقیهشم راضیام به هر چی پیش میاد. ولی برای این خانوم از امشب یه نذر مجرب برمیدارم به فضل خدا.
بهشون بگین برن پیش عالم شهرشون. اگه نمیشناسنش بگن شهرشون کجاست تا واسطه فیض خدا تو اون شهرو پیدا کنیم. یه نامه بنویسن برای اون عالم و بگن که برای حفظ دینشون دارن دستوپا میزنن.
بهشون بگین موقع خطورات لاحول ولاقوة الا بالله بگن. وقتی کارد به استخونشون میرسه قبل هر کاری وایسن رو به قبله و به امام حسین (ع) یه سلام بدن. بعد هر کاری خواستن بکنن.
بهشون بگین زندگیشونو جوری تنظیم کنن که شب طرفای 9 بخوابن و صبح طرفای 4 بیدار شن. در طول روز نخوابن تا دوباره همون ساعت 9 شب. این سیستم خواب و بیداری به فضل خدا متابولیسم بدنشونو تنظیم میکنه و فشارای جنسی کمتر میشه.
بگین امام صادق (ع) رزق کسی که اهل نماز شب باشه رو تضمین کردن. یا امام صادق (که لقبشون صادق آل محمده) دروغگو ان؛ یا راستگو. اگه راستگویی امام صادقو قبول دارن بسم الله. 4 صبح بیدار شن و جوری که بهشون فشار نیاد بشینن با خدا حرف بزنن. چای دم کنن. بشینن چای بخورن و شکایت خدا رو به خدا بکنن. هر چی از دهنشون درمیاد بار خدا کنن. این همون نماز شبه... بعدن اگه حوصله داشتن یه شفع و وتر مختصر بخونن. وگرنه بازم ناسزا بار خدا کنن. هیچ عیبی نداره. عین توحیده.
بگین روزی 100 تا صلوات نذر حضرت امالبنین بکنن. تجربه شدهست قبلا. بگین روزی یه حمد و سوره برای شهید علمدار و یه حمد و سوره برای شهید تورجیزاده بخونن و به این دو تا شهید بگن اگه اسباب ازدواج ایشونو فراهم کردن که کردن. اگه نکردن روز قیامت تکبهتک این حمد و سورهها و امیدی که به این شهدا بسته بودن رو ازشون طلبکار خواهند شد. قشنگ تهدید کنن این دو تا شهید بزرگوارو.
بهشون بگین استغفار کنن. روزی چند دیقه وقت بذارن و با توجه استغفار کنن. تعدادش مهم نیست. مهم اینه هر روز باشه و با توجه.
بگین تا جایی که میتونن با وضو باشن. حتی تو اون ایام خاصشون. وضو انسان رو برای اهل آسمون عین سیبل هدف میکنه. هر چی خیره نازل میشه به اهل طهارت.
بگین شبای جمعه یه جعبه خرما (نصف جعبه یا هر چقدر در توانشونه) بگیرن و به نیابت از امام جواد (ع) هدیه کنن به روح حضرت اباالفضل (ع) و بدن محبین امیرالمومنین (ع) بخورن. دم یه مسجد یا امامزاده یا هر جای دیگهای بذارن. به این نیت که گرهشونو دستای بریده حضرت عباس (ع) باز کنه.
و اما...
خدا دروغ نمیگه. فلیستعفف الذین لایجدون نکاحاً. (نور/33) این یعنی خدا از همون اول میدونسته همچین میشه. پیشبینی کرده بوده.
همه اینایی که گفتم یه طرف. به ازای هر یه باری که کار خلاف عفت بکنن (در هر سطحی) ازدواجشون به تاخیر میفته. تعارفم نداریم. خدا بعضیا رو دوست داره، همونجا نقد باهاشون حساب میکنه و نمیذاره برای بعد. ایشونم همینجوریان. خدا میدونه با یه بار انجام یه فعل هر چی نعمت و رحمته دود میشه میره هوا. شک نکنن که خودشون کار خودشونو عقب میندازن. پس بسم الله بگن و محکم وایسن. ذرهای از عفت دور نشن. به فضل خدا سال دیگه این موقع سر خونه زندگیشونن.
از هیچی هم ناامید نشن. ما یه آدم سالم داریم که حالیش نیست خدا چه نعمتی بهش داده. یه بیمار سرطانی داریم که با جراحی و دکتر و دوا حالش خوب میشه. یه بیمارم داریم که همه ازش قطع امید میکنن؛ خانوادهش میبرن میبندنش پنجره فولاد. خود امام رضا (ع) تشریف میارن شفاش میدن. اون نفر سوم شاید به اندازه نفر اول از نظر کمّی از سلامتیش لذت نبرده باشه؛ ولی خدا میدونه از نظر کیفی چه قدر از اهل عالم جلوتره. زندگی مشترکی که با وساطت و معجزه اهلبیت شروع بشه، از تمام زندگیای مشترکی که با سیر طبیعی شروع شدن دلچسبتره. اینو سال دیگه که به فضل خدا تو خونه زندگی خودشونن قشنگ درک میکنن...
پس ناامیدی رو بریزن دور. ما با کسی در حال رقابت نیستیم که خودمونو باهاش مقایسه کنیم و بگیم اونا همه فلان ان و ما بهمان. لاحول و لاقوة الا بالله مال همین مواقعه. بگن تا خطورات قلبیشون دور شه.
تو دلشون یقین کنن به همه اینایی که گفتم. و از همه چی دل ببُرن. هیچ شریکی برای ازدواجشون کنار خدا قائل نشن. اینا همه ابزار خداست و سررشته همه چی دست خداست. یه دل بشن و بدونن خدای ما همون خداییه که آتش رو بر ابراهیم سرد کرد. همونی که به همسرِ عقیم و نابارور زکریا در سن پیری و یائسگی فرزند داد. همونی که زلیخای پیر رو جوون کرد و به پیامبرش یوسف امر کرد باید با زلیخا ازدواج کنی و پیامبرشو جلوی زلیخا زمین زد. خدای ما خدای کارهای نشدنیه. با اطمینان خاطر همه افکارشونو دور بریزن و تکیه کنن بر خدایی که خدای معجزههاست.
یاعلی
این نظر یه آقا بود که برای خانوم ناشناس خصوصی فرستادن. من به نیابت از اون آقا عمومی کردم.
یعنی خدا غیرت داره به بنده ش. دوست نداره ما ناراحتی و نیازمون رو به سمت کسی دیگه ببریم. حتی غگر قراره شکایتی هم بکنیم از شرایط صرفا باید فقط خودش بدونه. توحیدس اینه که فقط خداست که رزاقه، فقط خداست که باید نیاز من رو برآورده کنه. هیچ کس دیگه در اون حد نیست.
نمیدونم چه طوری بهت بگم که من خیلییی میفهممت...
سلام
ببین اینجا بحث خانه داری و مقابله اون با کار بیرون از خونه زن نیست.
ببین حرف من اینه: همیشه شرایط قهری ای هست که ما مجبوریم تحملش کنیم.
میبینم که بالاخره توی بحث شرکت کردی.
حرف دل خیلیاس. درسته. من با خیلی از این دخترا مواجهم.
همیشه اینجا همین طوری بوده.
خب چندتا که غذا که نبوده هیچچچ حتی غذای کاملی هم نبوده. این بود شرایط دهه ما. کاریش نمیشه کرد.
عزیز دلم! شما مسئول سخت شدن این پست نبودید. من اصلا از شما ممنونم که اینجا حرف زدید.
اینم درک یه عده زیادی از آدما از یه حکم خداست دیگه...چی بگم بهت...
اول باید بگم که صیغه میتونه این طوری باشه و میتونه بر مبنای رابطه جنسی باشه. محدودیتی نداره. میتونه چند سال باشه میتونه چند دقیقه باشه. اینم اضافه کنم اون خانومایی که میرن صیغه میشن کسی مجبور به عقد موقت نکرده. اونا هم میتونن مثل تو صبوری کنن. پس سوء استفاده ای ازشون نمیشه.
گفتم که....بهش فکر کن. چون این قاعده تمام روابط لنسانیه.
خب شرایط هرکس متفاوته.
نه عیبی نداره. اتفاقا حرف در مورد این چیزا زیاده و ما هنوز حتی حداقل حرفی رو هم که باید بزنیم نگفتیم.
نه همیشه.
عده عقد موقت دو طهر یا چهل پنج روزه.
یه سری چیزایی که داری میگی دستور دین نیست بلکه عرفه.
متوجه حرفم نشدی بلکه اونقدر عصبانی شدی که فقط واکنش نشون میدی اونم نسبت به ذهنیت خودت.
خب توی عقد موقت میشه شرط کرد که رابطه جنسی نباشه ولی توی عقد دائم نمیشه.
۱.پس تو فرق احکام دین و هنجار های عرفی رو هنوز نمیدونی. برای این تفاوت هم کتاب کتاب توضیح نوشتن...پس لزومی نداره من برات توضیح بدم.
راهکار شخصی با راهکار عمومی تفاوت داره. تفاوت این دو تا نمیدونی اینه که گیج شدی.
منظورت از تعهد چیه؟
من علم دارم همون طور که تو توی تخصص خودت از من بیشتر علم داری. بعدشم من که حرف خودم رو نزدم. حرف دین رو زدم.
اگه من به تو بگم دین برای کسی مثل تو راهکاری نداره راحت میشی؟
هر طور دوست داری.
مگه نگفتی دیگه نمیخوای کامنت بدی؟
تو از زندگی من چی میدونی که این طور بحث رو شخصی میکنی؟!
من اذیت نشدم. چون چیزی نیست که بخواد اذیتم کنه.
روایت داریم اگر مومن میدونست حاجاتی که در دنیا داشته و بهش داده نشده چه طور در آخرت جبران میشه، میگفت کاش هیچ وقت به هیچ کدوم از حاجاتم در دنیا نمیرسیدم.
تا وقتی ایشون درد دلی داشته باشن وظیفه خودم میدونم که گوش بدم.
من اصلا و ابدا از شما و خانوم پاییز ناراحت نیستم.
خوب کردی عمومی گفتی!
ناشناس کامنت گذاشتن به معنی ترسو بودن نیست توی وبلاگ من!
لحنت حرمت شکنانه ست! اصل حرفات درسته.
سلام.
نمیتون روغن مالی کنم. برام ضرر داره.
صیغه رو با ازدواج دائم مقایسه نکن. مسلما در مقابل اون کم میاره.
نمیشه امروز این بحث رو ول کنی؟
خب اگه درکت اینه که حلال از حرام کثیفتره که دیگه هیچی....
ممنون
ببین مسئله حاضر بودن ما نیست. این یه مسئولیتیه گردن شوهرامون که اگر لازم بود باید انجام بدن. برای ما مهم اینه که اگر در این شرایط قرار گرفتیم باز هم به شوهرامون اعتماد داشته باشیم و توی همون حال و هوای دوست داشتن و حسن التبعل بمونیم.
آره غیرت الکی ما و خشکی ما روی تک همسری اصلا به همون تک همسری و نظام منسجم خانواده ضربه زد.
با سلام، من پسر هستم و نزدیک سی سالم هست از قبیله شیوخم و از دوره راهنمایی امادگی ازدواج داشتم الانم پیرترین پسر در اقوامم که ازدواج نکردم ، فشار روحی و... زیاده ، ولی یکی از دلایل اصلی بالا رفتن سن ازدواجا، راهنمایی نکردن بزرگان و خونواده هاست، مثلا من پدر مذهبیم هیچ راهنمایی نکرد یا مثلا معلم دینی میگفت چشمتون ببندید جلو نامحرم خدا بهتون نعمتها میده، اینها اصلا نظر دین نیست توهم هست اکثر همین دخترها که به ما میخوردن پسرهای خیابونی مخ دخترا زدن که اکثرا هم بدبخت شدن. و ما هم بفکر تقوا بودیم.
مثلا خواهر خودم که بسیار زیباست و خوش اندام و خوش زبان و مهربان ولی شوهری بدچهره و بی دین و مشروب خور داره و با کوچکترین مسئله ای زن و بچه هارو کتک میزنه و بددهن و کله شق هست پنج تا بچه داره خواهرم و دو تا یه اخر دو قلو هستن متولد ۶۶ هستن خواهرم و فک کنم ۲۳ سالگی ازدواج کرد.(ما بشدت با ازدواجشون مخالف بودیم ، بهمین دلیل، زن پسر عمه شد، ولی با خیانت خاله ام دوباره به سمت اون هیولا گدول(خر نر)کشیده شد و از پسر عمه طلاق گرفت ، مدتی پیش ما بود، بعد مدتی رفت به خونه اون هیولا ،چون مطلقه بود و اذن پدر نمیخواست پدر بیچاره هم کوتاه اومد و اونا ازدواج کردن)
اتفاقا عاشق شوهرشم بود و خیلی تحمل کرد و مخفی میکرد کتک کاری ها و مشروب خوری هایش و .. ولی الان دیگه شوهرش میگه برو از خونم تازه پول غذا هم بهشون نمیده، و الان خواهرم کم کم بفکر جدایی هست.
گاهی اوقات صلاح ما در امری هست و اطلاع نداریم ، ولی بیشتر موارد کم کاری های خودمان و عدم اطلاع رسانی خانواده و صدا وسیما و سیستم آموزشی باعث این بدبختی هستند، ما باید برای انتخاب همسر از دوران کودکی یا نوجوانی شروع کنیم.(البته با کمک و نظارت بزرگان)
مثلا دخترها نمیتونن مستقیم پیشنهاد ازدواج بدن ، ولی غیر مستقیم باید مخ پسرهارو بزنن چون زودتر از پسر به سن تکلیف میرسن و عقلشون کاملتره تو سن نوجوانی، خانم های مذهبی باید تو جامعه حضور پیدا کنند مثلا برن مسجد تو جلسات بسیج تو همایشها و ... تا پسرها ببیننشون و با همدیگه آشنا بشن.
چه دخترهایی که بخاطر گوشه گیری دیده نشدند و پسرها در حسرتشون موندند.
یکی دیگه از سنت های شیطانی جهیزیه هست که مراجع باید وارد عمل بشن و نفی کنن این سنت رو، شکر خدا تو منطقه جنوب خیلی مرسوم نیست ولی تو شهرهای دیگه مخصوصا اصفهان خیلی وضع خرابه، مثلا پدری که پنج دختر داره و نتونه جهیزیه بده دخترا باید بمونن. در صورتی که ما خواهرامون با لباسشون رفتن خونه شوهر. واگر کمکی هم بود بعدا خودمون بهشون کردیم.
اون خواهر دیگم هم وضع خیلی جالبی نداره، بدلیل گوشه گیری و ... و بی فکری چنتا خواستگار رد کرد، و همش تو خونه بود،بعدم که ازدواج کرد در یک شهر دیگه، ولی شوهرش وضع مالی خوبی نداره(البته اولش خوب بود) بخاطر مریضیش و ... البته آدم خوبیه ولی بعد ازدواج خواهرم خیلیا از بستگان افسوس خوردن نمیدونستن ما هم خواهر ازدواج نکرده داشتیم.
اون دوستمون داستان جالبی از اون غربی گفت، باید دیدگاهمون انتظاراتمون و رفتار و فرهنگمون عوض بشه، مثلا من آمادگی دارم خواهرم اگر طلاق گرفت برای رفع نیاز جنسیش با یک فرد کاملا مذهبی و یک شخصیت محترم که امکان ازدواج نداره عقد موقت انجام بده.میتونیم به بقیه بگیم عقد دائم کردن. ولی نه شناسنامه ای. راه زیاده.
باید مشکلاتتمون رو به پدر مادر بگیم اگرم نمیتونیم به شخص ثالث یا بزرگ اقوام یا اخوند محل بگیم تا با خونواده در میون بذاره.
توکل کردن خوبه ولی خودمونم باید یک حرکتی بزنیم ، چرا همش باید صبر کرد کی دین دستور داده به سرکوب خودمون ، تا کی؟ بنظرم صبر زیادی ایمانو کم میکنه.
پسرها و دخترای ازدواج نکرده مخصوصا مذهبی ها خودتون رو به روحانی های محل و بزرگان و دفاتر امام جمعه ها معرفی کنید اگرم کم رو هستید یا نامه بنویسید با ذکر شماره تلفن ، یا یه نفرو بندازید تو کار.
البته اینو فراموش نکنید ازدواج نکردن بهتر از یک ازدواج بد هست ، اولویتتون هم پول نباشه. ناز هم نکنید که طرف طلاق گرفته یا بچه داره مهم اخلاق و ایمان هست بعد هم قیافه و پول و ..
من شخص بی غیرتی نیستم،متعصب هستم اما احمق هم نیستم.
بخدا دیگه خسته شدم بارها فکر خودکشی بسرم زده ، بخاطر پدر مادر و اینکه میدونستم جهنمی هستم پشیمون شدم حتی بارها دعا میکردم جنگ بشه تا عملیات استشهادی انجام بدم همین الانم آرزومه بخاطر خیلی مسائل.
اینهارو گفتم که هم اصلاح کنیم هم فقط به صبر کردن و تحمل کردن دعوت نکنیم، عواقب جالبی نداره.
سلام علیکم