لوازم آرایش برند


از یک جوان پرسیدند :
از چه نوع آرایشی استفاده میکنی؟
گفت اینارو بکار می برم :
برای لبانم ....... راستگویی 
برای صدایم ...... ذکر خدا
برای چشمانم ...چشم پوشی از محرمات
برای دستانم ...... کمک به مستمندان
برای پاهایم ...... ایستادن برای نماز
برای قامتم ....... سجده برای خدا
برای قلبم ........ محبت خدا
برای عقلم ...... فهم قرآن
برای خودمم ...... ایمان به خدا

+برندش «مال خدا» بوده.
اصل مطلب «دختر جوان» بود ولی این آرایش برای مرد ها هم کارایی داره.

۱۲ لایک:)
صـــا لــحـــه ۲۰ آبان ۹۸ , ۱۲:۰۷

می‌دونستی البته که مردان هم در سراسر دنیا سهم کمی در خرید لوازم آرایشی ندارند؟

بله...

در جریانم.

سویدا آقائی میبدی ۲۰ آبان ۹۸ , ۱۳:۰۶

به جای پن کیک هم میشه از نمازشب استفاده کرد

البته کرمای روشن کننده ای هم هست که زودتر جواب میده.خخخخ

خدا توفیق نماز شب بده..صورتمون نورانی هم نشد عیب نداره. همین که چشممون باز بشه خوبه.

قاسم صفایی نژاد ۲۳ آبان ۹۸ , ۱۲:۰۱

التماس دعا

محتاجیم به دعا

آقای مهربان ۲۴ آبان ۹۸ , ۲۲:۱۷

سلام

مال خدا. و در هر صورت رو به بالا !

سلام

درسته. درسته 
در هر صورت رو به بالا و ز پستی ها رها...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سیب، پیله، پیچک و....همه منم. منی سی و سه ساله و در آرزوی پرواز...
پرواز...
همه رویاها، همه خواسته ها، در گذر ایام رنگ می بازد. همچون آگهی های نیازمندی های یک روزنامه پوسیده که هرروز بیشتر و بیشتر زرد می شود. اما پرواز میلی بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود که همیشه تازه است. و گذر هیچ روزی، رنگ آن را حتی کمی کم رنگ تر نکرده!
(الان سی و پنج ساله ام. در انتهای سی و پنج...کی می روم؟!)

.....................

یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ

.....................

به جای آن که باغبان جان بقیه باشی، باغبان جان خودت باش؛ به جان خودت که برسی، باغبان هستی می شوی.
"علیرضا شیری"

......................


دل من غصه چرا؟!

آسمان را بنگر

که هنوز بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد!

دل من غصه چرا؟!

دل به غم دادن، از یأس ها سخن گفتن

کار آن هایی نیست که خدا را دارند

غم و اندوه،

اگر هم روزی، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات،

از لب پنجره ی عشق،

زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا،

چتر شادی واکن

و بگو با دل خود،

که خدا هست، خدا هست...


.......................


اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

.......................

اینجا اون خلوت گاه نیست.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان