من دختر خوبی ام

فکر میکنم اون جمله ای که خدا رو ازم راضی نگه میداشته همیشه، همین جمله بوده.

هیچ وقت نگفتم دختر بدی ام! 

احساس میکنم همین که همیشه گفتم: «من دختر خوبی ام، خواهش میکنم قبولم کن، حتی وقتی اشتباه کردم»

باعث شد که خدا واقعا قبولم کنه.



خدایا من رو همچنان قبولم کن! هرچند هنوزم رفتارم خوب نیست! هیچی ندارم که پیشت بیارم و به خوبیش مباهات کنم. هر چیز خوبی که دارم اونیه که تو به من دادی. 

خدایا کار خوب ندارم ولی تو من رو به من دادی، اون خوبه! 

باور کن من دختر خوبی ام. چون تو من رو به من دادی!

هر چی از توئه خوبه، هرچی از منه هیچی نیست. حتی اگه بد نباشه!

خدایا قبولم کن!

۷ لایک:)
دعاهاتو فهمیدم 
اولاشو نفهمیدم دقیقا 

رضایت از زنده بودن منظورته؟

نه. خود بودن.

من از وقتی هستم، هستم.  چه توی دنیا چه توی آخرت.
خدا به من بودن داده. من رو داده. با تمام تمایزات شخصیتیم. منی که خدا به من داد خوب بود. بعدا بقیه یا خودم خرابش کردیم. ولی من اصلم خوبه!

البته من با اینجاهاش مخالفم چون هم خیلی خوبی و هم خیلی چیزی برای پیشکش کردن داری همین محبتهات به من و بقیه 

《هرچند هنوزم رفتارم خوب نیست! هیچی ندارم که پیشت بیارم》

همونم جزء خوبیاییه که خدا بهم داده...

سلام یه بار تو اوجِ تأسف و پشیمانی از خطایی که مرتکب شده بود، گفتم خدایا ببخش. اشتباه شد. دلم لرزید. دستم خط خورد. ببخش دیگه. من آدم خوبی‌ام. بعد به جمله ی من آدم خوبی‌ام فکر کردم. خنده م گرفت.
خنده‌تلخ از حقارت خودم در مقابل عظمت پروردگار. اینکه باز دارم در حین استغفار هم میگم"من" منیت گاهی لِهِمون میکنه. هرچند مطمئنم که شما وقتی گفتید دختر خوبی هستم، ابدا به منیت فکر نکردید و نیتتون هم نبوده.:)
{خواستم یه کامنتی داده باشم. بی ربط بود نه؟)

نه بی ربط نبود.

اتفاقا بعضی من ها کلا رد منیته.
اون من که از جانب خدا داده بشه و باعث انقطاع من از خدا نشه که منیت نیست. 
اون منی بده که من رو در مقابل خدا قرار بده. 
مگه چیزی از خودمون داریم؟
هرچیز خوبی هم داریم خدا بهمون داده.

قاسم صفایی نژاد ۲۶ ارديبهشت ۹۸ , ۱۶:۳۱
یاد یه شعر شب میلاد امام حسن افتادم:
او کریم کرم زاده، من گدا زاده / خدا مرا به تو داده، تو را به من داده

نزدیکه...

صحبتِ جانانه ۲۶ ارديبهشت ۹۸ , ۱۹:۰۹
چون تو آفریدی خوبم
اینکه رفتم توی خاک و جوب بازی کردم کروکثیف شدم به اصل خوبم لطمه نمیزنه مادامی که تو منو با آب توبه بشویی
همونطوری که من مادرانه بنده ی ریزه میزه تو از وسط کثیف کاریهاش می‌شورم، عین روز اولش...

اوهوم...دقیقا.😊😊😊

پلڪــــ شیشـہ اے ۲۷ ارديبهشت ۹۸ , ۰۵:۲۳
چه حس لطیفی داشت نگاهت

😃😍

کامنت آقای میم میم رو دوست داشتم 

چه خوب...

سویدا آقائی میبدی ۲۷ ارديبهشت ۹۸ , ۱۴:۵۶
سلام
همگی خوبید معلومه از چشاتون
 و معلومه که مهمون یه بارگاه عالی هستید 
چراغونی شبها تون و روزهاتون ودلهاتون

سلام😍

خوبی از خودتونه خانوم😊
نه والا..ما رو راه ندادن مهمونی...گفتن تا دخترت اجازه نده حق نداری روزه بگیری!

آشنای بی نشان ۲۷ ارديبهشت ۹۸ , ۲۳:۱۱
سلام
ما هم که مهمونی هستیم درست ازمون پذیرایی نمیشه
خدا هیچی نمیده بخوریم:)

علیکم السلام

سفره پهنه. دست دراز کنید بردارید بخورید.

آشنای بی نشان ۲۷ ارديبهشت ۹۸ , ۲۳:۲۸
هر روز باید تا اذان مغرب صبر کنیم
این رسم مهمون نوازیه آخه:)

چی بگم...

منم فکر کنم دختر خوبی باشم...
آره آره همین طوره
بدی ها از ما نیست
فریب شیطانه


خدایا به حسن ظن مون نگاه کن لطفا...

چه قدر نظرتون دلنشین بود!

معلومه که دختر خیلی خوبی هستید! هیچ شکی توش نیست! 😍

سلام.دنبال کردن متقابل؟

سلام

وبلاگتون خوبه. نیازی نیست برای دنبال کردن من، دنبالم کنید. 

گمانم روایت داریم که شیعه ای که گناه می کند را «فاسق» نشمرید و بگویید «فاسق العمل» است...
البته به نظرم این که معیار مطلب را «دادن خدا» گرفته اید محل تردید و تأمل است... لقد خلقنا الإنسان فی أحسن تقویم. ثم رددناه اسفل سافلین. الا الذین.../ اولئک کالأنعام بل هم اضل...

شاید هم بنده متوجه منظورتان نشدم

سلام

دقیقا متوجه منظورتون نشدم. میشه بیشتر توضیح بدید؟ ممنون میشم

خیلی دوست دارم این نظرتون رو ادامه بدید ودقیق تر توضیح بدید. 

شاید بهتر باشد بگویبم «ما لی و ما خطری»...
بخشیدن کوچکی چون ما، هرقدر هم بد باشیم یا بد کرده باشیم، در دستگاه عظیم او چیزی نیست...

بله درسته. ولی اگر نخواد ببخشه هم مختاره...


منظور من توی این پست حسن ظن داشتن به خدا و به تبعش به خودمون بود.

اگر خودمون رو بد بدونیم و ذاتمون رو با بدی عجین ببینیم، امیدمون به خوب شدن رو از دست میدیم.

تشکر از توجه تان
نظر اول بنده تا حدی همراهی با مطلب شما بود و تا حدی تلاش برای دقیق تر شدنش (طبیعتا از نظر خودم)
طبق برخی روایات، مهم تر از اعمال این است که انسان نسبت به ولایت حق، تواضع و تولی دارد یا خیر. اگر این تولی بود، اشتباهات و بدی های عملی گوشه و کنار، موجب بد شدن انسان نمی شود؛ مگر آنکه خدای نخواسته آنقدر باشد که آدمی را از وادی ولایت خارج کند... و اگر این تولی نباشد، یک عمر نماز بین رکن و مقام هم آدم را به جایی نمی رساند. این قسمت همراهی نسبی بنده با مطلب.
اما باید دید معیار در این قضیه چیست؟ آفریده ی خدا بودن یا تولی و تواضع نسبت به ولایت حق داشتن؟ به نظر می رسد دومی است. آنهایی هم که «اسفل سافلین» شدند و از حیوان هم گمراه تر و پایین تر، آفریده ی خدا هستند اما نه فقط عملشان، که خودشان هم بد شدند... این هم تلاش بنده برای دقیق تر شدن مطلب. اگر شما خوب هستید، معیارش چیزی جز آفریده ی خدا بودن است.

در مورد نظر دوم هم توجهی نسبی به برخی فرازهای دعای ابوحمزه کمک می کند. ما در دستگاه عظیم خدا آنقدرها چیز مهمی نیستیم. نه بخشیده شدن ما آسیبی به این دستگاه می زند و نه نبخشیده شدنمان. اگر ببخشد فضل است و اگر نبخشد عدل... حتی اگر ما بد شده باشیم، او می تواند ببخشد و خوبمان کند...

مراجعه به سخنرانی ها و آثار استاد سیدمحمدمهدی میرباقری در این زمینه ها بسیار مفید است؛ ان شاء الله.

موفق باشید

ممنون از توضیحتون.

بله فرمایشتون رو قبول دارم. 
متن من فقط به یه گوشه فرمایشات شما اشاره داشت. «حسن ظن نسبت به خدا و به تبعش خودمون» کلیت چیزی که میخواستم بگم همین بود. اینم برای این که امید داشته باشیم به این که هر چی هم بدی کنیم اولا باز هم در عمل صالح بسته نمیشه و میتونیم جبران کنیم. یعنی میشه توبه کرد؛  ثانیا رحمت و مغفرت خدا بالاتر از همه گناهانه.
من دلم میخواست با نگاه به خدا امید بدم. 




فقط از باب تکمیل و رفع سوء تفاهم:
این که معیار، تولی یا تشیع باشد هم به معنی این نیست که ما در این امور مستقل هستیم. یعنی این که به تعبیر شما، با نگاه به خدا امیدوار باشیم با آنچه نوشته بودم ناسازگار نیست...

راستش من نتونستم متوجه بشم جمله تونو چه جوری باید بخونم! از یعنی این که...به بعد نتونستم بفهمم.

میشه یه کوچولو ویرایش کنید دوباره بفرستید. ممنون

شنگول العلما ۱۱ خرداد ۹۸ , ۰۹:۴۷
با دیدن متن یاد این مناجات افتادم. ^_^ 

ثَلاثُ کَلَماتٍ مِنْ مَوْلانا عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلام فِی الْمُناجاةِ: إِلَهِی کَفَى بِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً، وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً، أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبُّسه سه جمله از مولایمان على (درود بر او) در باب مناجات: خدایا مرا این عزّت بس است که بنده تو باشم، و برایم این افتخار کافى است که تو پروردگار من باشى، تو آنچنانى که دوست دارم، مرا هم چنان کن که دوست دارى.
^_^ 

چه مناجات قشنگی!

خدایا من رو برای خودت تربیت کن!

یعنی در چیزی که نوشتم هم امید باید به خدا باشد.

درسته. در مورد نجات از آتش جهنم اصالت با بخشش خداست نه اعمال صالح ما...

به نظر من اینه.

بله منظورم این بود که جواب نیومده فقط تصویر وبلاگ اومده. جوابتون چی بود؟

عرض کردم: وبلاگتون به خودی خود خیلی خوبه. برای این که دنبالتون کنم، خودتونو مقید به دنبال کردن نکنید.


من دنبالتون کردم.

خواهش میکنم. ممنون.شماهم دنبال شدید.

هر طور مایلید...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سیب، پیله، پیچک و....همه منم. منی سی و سه ساله و در آرزوی پرواز...
پرواز...
همه رویاها، همه خواسته ها، در گذر ایام رنگ می بازد. همچون آگهی های نیازمندی های یک روزنامه پوسیده که هرروز بیشتر و بیشتر زرد می شود. اما پرواز میلی بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود که همیشه تازه است. و گذر هیچ روزی، رنگ آن را حتی کمی کم رنگ تر نکرده!
(الان سی و پنج ساله ام. در انتهای سی و پنج...کی می روم؟!)

.....................

یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ

.....................

به جای آن که باغبان جان بقیه باشی، باغبان جان خودت باش؛ به جان خودت که برسی، باغبان هستی می شوی.
"علیرضا شیری"

......................


دل من غصه چرا؟!

آسمان را بنگر

که هنوز بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد!

دل من غصه چرا؟!

دل به غم دادن، از یأس ها سخن گفتن

کار آن هایی نیست که خدا را دارند

غم و اندوه،

اگر هم روزی، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات،

از لب پنجره ی عشق،

زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا،

چتر شادی واکن

و بگو با دل خود،

که خدا هست، خدا هست...


.......................


اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

.......................

اینجا اون خلوت گاه نیست.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان