بی کفایتی
احساس بدی دارم. احساس بی کفایتی می کنم!
حتی نمیتونم خبرا رو دنبال کنم. حالم بد میشه.
از صبح که خبرا رو تصادفی فهمیدم، حالم بده و درد دارم و دراز کشیدم.
مردم توی سختی شدید هستن و من حتی برای کارای شخصیم هم کمک لازم دارم.
دلم نمیخواست این مسئله رو توی وبلاگم بنویسم چون یه حالتی دارم که وقتی غصه م رو بروز بدم همه غصه دار میشن. اما دیگه نتونستم.
تو رو خدا هرکس هرطوری میتونه کمک کنه! میخونم بعضی وبلاگ نویسا یا دوستام با گروه های جهادی یا امداد هلال احمر رفتن برای کمک دلم میگیره.
از اون موقع هاست که یهترین کمک اینه که صدام در نیاد! ناراحتم...