بی کفایتی

احساس بدی دارم. احساس بی کفایتی می کنم!

حتی نمیتونم خبرا رو دنبال کنم. حالم بد میشه. 

از صبح که خبرا رو تصادفی فهمیدم، حالم بده و درد دارم و دراز کشیدم. 

مردم توی سختی شدید هستن و من حتی برای کارای شخصیم هم کمک لازم دارم.

دلم نمیخواست این مسئله رو توی وبلاگم بنویسم چون یه حالتی دارم که وقتی غصه م رو بروز بدم همه غصه دار میشن. اما دیگه نتونستم. 

تو رو خدا هرکس هرطوری میتونه کمک کنه! میخونم بعضی وبلاگ نویسا یا دوستام با گروه های جهادی یا امداد هلال احمر رفتن برای کمک دلم میگیره. 

از اون موقع هاست که یهترین کمک اینه که صدام در نیاد! ناراحتم...

۷ لایک:)
سلام

در حال حاضر دعا بهترین کمکه

علیکم السلام 

خب اگر میشد بیشتر کمک کنم بهتر بود. 
من واقعا الان فقط دعا از دستم بر میاد.

ما هم حال مون بهتر از شما نیست
Salaam

علیکم السلام

چه طور؟ مریض شدید؟

:)) الان وقته شوخیه ؟
مریض که نه ولی دلشوره و نگرانی داریم برای مردم سیل زده و...

شوخی نکردم. من از صبح مریضم. حالم بدشده به خاطر اخبار. درد دارم.

خدا سلامتی و آرامش بده بهتون 

سلامت باشید!

توی شهرای سیل زده آشنا یا فامیلی که ندارید؟!

هوم 
خودم هم الآن لابلای سیل و طوفانم 
اگه کاری از دستم بر بیاد 
دعا کنید :)

درست و حسابی توضیح بدید!!!

کجایید الان؟!

کنار یکی از پل های کارون 
همه چی تحت کنترله از ظهر
بارون هم نیم ساعت قبل قطع شده

:)
خیالتان راحت باشه
من اینجام

خدا رو شکر!

اقوام سالمن؟ کسی طوریش نشده که ان شاءالله؟

هممه خوبن به لطف خداوند
ممنون از شما

خدا رو شکر...

بازم خدا رو شکر

آشنای بی نشان ۱۲ فروردين ۹۸ , ۲۳:۳۵
احتمالا چون شما متاهل هستید بهتر شرایط خانواده های سیل زده رو درک میکنید
نسبت به خودم عرض کردم

نمیدونم...

واقعا هیچ وقت توی شرایطی نبودم که تا این حد خطر رو حس کرده باشم. مگر یه بار که زلزله اومد پارسال. خونه ما طبقه سومه آسانسور هم نداره. مونده بودم چه طور بچه هام‌  رو نجات بدم اگر اتفاقی میخواست بیفته...آخرش گفتم خودمو بچه هام رو میسپرم به خدا... همون یه بار بوده فقط.
اما خب مصیبت و سختی رو درک میکنم. الان خیلیا مستاصل هستن...این که نمیتونم کمک کنم کلافه و داغونم میکنه.

گاهی رفتن به این مناطق باعث بی نظمی و بی‌برنامگی بیشتره. کمک نقدی و دعا گزینه‌های بهتری هستند.

دقیقا.

باید منسجم کمک کرد وگرنه فقط باعث هرج و مرج میشیم.
حتی کمک های نقدی هم باید منسجم و منظم انجام بشه. وگرنه مثل پارسال فقط ایجاد شائبه میکنه.

بله بله. از کانالهای رسمی مثل هلال احمر فقط.
نه از کانالهای احساسی و جوگیربازی.

بعضیا چوب بی اعتمادی های الکیشونو میخورن. بعضیا هم به خاطر بی اعتمادی های الکیشون به دیگرون چوب میزنن. بعضیام به خاطر بی اعتمادی الکی بعضیا تیغشون میزنن...


چی میشه گفت...

آشنای بی نشان ۱۳ فروردين ۹۸ , ۰۰:۱۶
@لوسی می
از طریق سلبریتی ها هم میشه:)))

هعییی بابا

@لوسی می

سلام
اتفاقا نوشتن این مطالب حسنش بیش از معایبش هست
کاش بیشتر نوشته بشه...
چیزی که نظر لزف و رحمت خدا رو به این مردم جلب میکنه همدلی و همدردی مردم برای همدیگر هست...
اثر تکوینی این درد کشیدنها هرگز کمتر از کمک فیزیکی در میدان نیست...
تجربه مدیریت در یک فضای کوچک این اصل رو برای من یقینی کرد که اگر اعضای یک مجموعه با هم وحدت داشته باشن و همدل باشن و دلسوز هم باشن هرگز جلوه های خشم و قهر مدیرو مدبرشون رو نخواهند دید...
گاهی این خشم ها در حکم اون شک الکتریکی پزشک هست برای برگرداندن جان به بدن بیمار اجتماع...
و این دلسوزی ها نشان از بازگشتن علائم حیاتی به این بدن هست...
شک ندارم

علیکم السلام

وقتی طرف مقابلم کاری ازش بر نیاد و دونستن غصه منفقط ناراحتش میکه چرا باید غصه دارش کنم؟
وای احساس کردم این بار بین مخاطبام کسایی هستن که بتونن بیشتر از من کمک کنن.
واقعا دارم کمک میخوام براشون. 
البته الان حالم بهتره. آخر شب همسرم از رفتن ارتش به پلدختر بهم گفت و یکم حالم بهتر شد. 

پلڪــــ شیشـہ اے ۱۳ فروردين ۹۸ , ۱۹:۵۸
سلام بانو جان.
اگر حال جسمی تون هم روبه راه بود بازم شرایط جوری نیست که از ما کاری جز دعا و کمک نقدی بر بیاد. پس خودتونو سرزنش نکنید.
ان شاءالله که بخیر بگذره.

علیکم السلام

اگر حالم بهتر بود حتما تمام سعیمو برای کمک بیشتر میکردم.
البته الان حالم بهتره. دیروز خیلی بهم ریخته بودم.

سلام
دعا که حتما بکنین. خیلی هم دعا بکنین برای درمونده‌ها و تو راه‌مونده‌ها و مریضا و مقروضا و سیل‌زده‌ها و کشته‌ها و زنده‌ها و همه و همه. ولی اخبارم نبینین و از این فکرا هم نکنین لطفا. شما باردارین و همّ و غمّتون فقط اون امانت خدا باید باشه. این اخباریا هم الکی می‌گن... باور نکنین. همه چی خوبه. خوب‌ترم می‌شه به امید خدا. :)


+ اون آیه‌ی کبد رو هم یادم نرفته‌ها... ولی واقعا نرسیدم که بیام هنوز. عوضش یه جوک قرآنی بگم که حال و هواتون عوض شه: 
می‌گن به مجنون گفتن یه آیه قرآن بخون! گفت  «سبحان الذی أسری بعبده لیلا» :)))) 

علیکم السلام

اخبار نمیبینم. اصلا همسرم خیلی مراقبه ولی دیروز تصادفی خبر پلدختر و معمولان رو شنیدم. حالم بد بود. تا آخر شب که خبر کمک نیروی زمینی ارتش بهپلدختر رو برام خوند و یکم آروم شدم. 
همه چی خوبه؟! من سی و سه سالمه نه سه سالم....

ممنون. ازتون انتظار ندارم وسط این همه مشغله. واقعا انتظارم الان از شما همونه که هستید. 

امروز خوب تر بودم. ممنونم

بچه سه ساله چیه خانوم؟ :))) چرا ناراحت می‌شین؟ من به مادرم زیاد دروغ می‌گم :))) ولی اینی که به شما گفتم عین واقعیت بود باور کنین :)
همه چی خوبه به لطف خدا :) تا جایی که بنده خبر دارم این چند روز پلدختر کشته نداشت. بله... مشکلات که هست. خونه‌ها خرابه. آب و برق و فلان و بهمان هم یه مشکلاتی دارن. اون شبِ اول هم راه‌های جاده‌ای کامل قطع شده بود و کامل محاصره بودن. امکان پرواز هلیکوپترم توی اون شرایط نبود واقعا. ولی الان اوضاع روبه‌راهه. انشالا بهترم می‌شه. فقط مردم شاکی‌ان از مسئولین که خب طبیعیه. ولی وضعیتشون تا جایی که بنده خبر دارم خوبه باور کنین.

+ سه چارتا مادر باردار هم به لطف امام زمان به سلامت کامل از پلدختر با هلیکوپتر منتقل شدن که ایشالا عین شما کوچولوهای خوشگل و سالم و باایمان بیارن برای امامشون :) 

ناراحت نشدم واقعا ولی خب خیلی حرفه ای دلداری ندادید انصافا! نمیدونم چه طوری احساس امتنانم رو نشون بدم.


خب خوبه. خیلی خوبه. خدا رو شکر!
ممنونم که خبر دادید! خیلی ممنون

ان شاءالله همه اون بچه ها سالم و صالح باشن و مادرشون زایمان راحتی داشته باشن به حق امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.

سلام
حستون رو درک میکنم.
اوضاع خوزستان فعلا خوبه الحمدلله.
ولی لرستان خیلی غم انگیزه. من همش تو فکر اینم که با این وضع گرونی، خانواده هایی که همه چیشون رو از دست دادن چطور میخوان دوباره یه زندگی بنا کنن؟ 
یاد زمان جنگ می افتم و خانواده هایی که همه زندگیشون تو خرمشهر و شهرای دیگه از دست رفت...
یاد وقتی که عمه ام از لباس زیبایی که وقتی تازه عروس بودن همسرشون براشون خریده بوده تعریف میکنن و بعد با خنده میگن موند تو خونمون( خرمشهر) برای زن صدام!
خدا خودش به هممون رحم کنه...

سلام علیکم 

شما خوزستان ساکنید؟
خدا رو شکر...واقعا یه زمانی حس عجز بهم دست داد. خیلی نگران شدم! 
ان شاءالله خدا کمک میکنه و بهتر از زمان جنگ به هموطنامون کمک میکنیم. 
ان شاءالله خدا به زندگیای این عزیزان رونق دوباره میده!
مطمئنم روزای خوب دوباره میاد....


عرض بنده این بود که بروز دادن این دردمندی برای هموطنان سیل زده خودش موضوعیت داره... اثر داره...
توضیحاتش رو هم توی همون نظر دادم...

نمیدونم...

خب من خیلی به رفتار کارآمد دقت میکنم. پیش خودم میگم فقط آخی و الهی و طفلک گفتن چه فایده ای داره برای اون کسی که مثلا شب جای خواب نداره...بچه هاش سردشونه...برای صبح غذا نداره...سرمایه ش بر باد رفته..‌. لباس نداره...حتی بعضی هم که عزیز از دست دادن...اون آدم کمک عملی نیاز داره. دلسوزی صرف من دردی ازش دوا نمیکنه. :(((

مگه خدا به این دلسوزی بی پشتوانه من با نظر لطف نگاه کنه وگرنه حتی خودمم همچین حرفایی رو مفید نمیبینم...شرمنده م از کسایی که کمک لازم دارن!

من هم از باب کارآمدی عرض کردم
توضیح بیشترش باشه برای وقتی که هیجانات این اتفاق کمتر بشه...
به نطرم یه مقدار در نگاه زنانه تان غرق شدید

الان دیگه حتما باید توضیح بدید.چون من کلافه میشم بفهمم یه چیزی هست که من متوجهنمیشم. 

خواهش میکنم توضیح بدید.
متوجه کلماتتون میشم اما نمیفهمم چی دارید میبینید که میخواید منو متوجه اون کنید. 
گیجم کردید!

چشم
الان دستم بند کاری هست
ان شا الله در اولین فرصت تا فردا توضیح بیشتری میدم

ممنون.

مشکلی نیست منتظر میمونم.

سلام علیکم
قبل از اینکه برای شما نطر بذارم شبیه همین حرفها رو برای این مطلب هم نوشتم:http://lajevardi.blog.ir/post/191
وقتی دلهای مردمی برای هم بتپه...یا برای موضوعی بتپه... پر بیراه نیست اگر بگیم اون صدای تپش قلب خداست... 
غمخوار شدن مردم برای همدیگه نشانه هست... اثرات تکوینی داره...
حضرت امام میفرمودن من وقتی دیدم در فلان روستا هم شعار انقلاب رو میدن یقین کردم که این انقلاب به پیروزی میرسه...
این همدل شدن اصل هست و حضور فیزیکی و کمک فرع این همدلی...
این همدلی گشایش میاره...
برای همین نوشتم که این ابراز همدردی ها خوبه که بیشتر گسترش پیدا کنه... به فکر ناراحت شدن عده ای نباشید... به فکر گسترش یک عملی که باید وسعت پیدا کنه باشید...
اینجا هنر باید وسط بیاد...
همدلی مردم نسبت به هم اونقدر مهمه که...
من نمیدونم علت اصلی این همه سیل و تخریب چیه اما میدونم اثر همدلی و همدردی واقعی مردم چیه...
دکتر حضرت امام میفرمودن من سالهای آخر عمر حضرت امام از تهران خارج نشدم و وسیله ای به قلب امام وصل کرده بودیم که همیشه تپش قلب امام رو به صورت الکترونیکی تحت نطر داشتیم...
ازش پرسیدن چه وقت قلب امام دچار نواسانات میشد؟ آیا اتفاقات جنگ و شروع جنگ؟ ترور منافقین؟...
دکتر میگفت در هیچکدوم این اتفاقات ضربان قلب امام تغییر نمیکرد... بلکه فقط وقتی منتطری به نزد امام میرفت و وقتی که خبر اختلاف بین مسئولین و بین مردم رو به امام میرسوندن ضربان قلب امام متغییر میشد...
تا این حد اختلاف بین مردم در یک سیستم ولایی سم مهلک هست...
من از این ابراز همدردی شما استقبال کردم و از اون نویسنده هم تشکر کردم و البته ایشون هنرمندانه تر ابراز کرده بودن... فقط به این خاطر که این ابرازات و همدردی ها در فضای مجازی اثرات خوبی داره... هر چه صادقانه تر و خلاقانه تر باشه موثر تر هست...
حضور فیزیکی در میدان حتما باید باشه و موثر هست... اما وقتی نگاه رحمت خدا رو به همراه داره که با نیت همدلی و همدردی و وحدت انجام شده باشه...
همون چیزی که در نگاه شما وجود داشت...
وقتی همدردی صادق بود اگر شرایط حضور فیزیکی رو داشت که حضور پیدا میکنه... اگر هم نداشت نگاه خدا رو میتونه به نگاه رحمت تغییر بده...
بنده معتقدم این سیل ها و بارندگی ها با تمام تخریبش و کشتارش و آوارگی هایی که برجای گذاشت خیر کثیری در دلش نهفته هست...
خیلییی زیاد...
امیدوارم مسئولین هم خودشون رو وارد این خیر کثیر بکنن و از قافله ای که راه افتاده جا نمونن
نمیدونم تونستم منطورم رو بفهمونم یا نه... اما اگر گنگ بود همچنان... حلال کنید و ازش عبور کنید...

علیکم السلام

متوجه حرفاتون شدم اما به نظرم پستم بیشتر غمخوار شدن برای خودم بود بعد غمخوار شدن برای سیلزده ها...

در مورد خیر هم باهاتون موافقم. هرچند بهای این خیر برای هموطنامون سنگین بوده.

فقط سوالم اینه که این چه ربطی به نگاه زنانه داشت؟ کدوم نگاه زنانه منظورتون بود؟

سلام
خب من نظرم رو توضیح دادم براتون و تاکید کردم که همراه شدن دلهای مردم با سیل زدگان (صادقانه) اثرش چه بسا بیش از حضور فیزیکی هست (در مقابل حضور فیزیکی نیست این حرفم... در امتداد هم هستن) شما هی تاکید داشتید دنبال یه راه کاربردی تر هستم... 
برداشتم این بود که یه مقدار در جزئیات اتفاق غرق شدید... که البته واقعا هم دردناک بود... و جا هم داشت اینقدر غصه بخوریم براشون... و هنوز هم تموم نشده...
اما برداشتم این بود که شما در این نگاه جزئی غرق شدید... برای همین عرض کردم نگاه زنانه...

علیکم السلام

به نظرم این نگاه جزئی نیست. 
ببینید نیت صادقانه برای کمک خوبه اما وقتی کسی نیاز به کمک مادی داره، فقط نیت پاک کافی نیست. من هرچه هم نیتم پاک باشه قدرت دست کسایی دیگه ست که میتونن کمک کنن حتی بدون نیت پاک. کدوم، کار اون سیلزده رو راه میندازه؟ درسته که کارمن و حال من بهشون قوت قلب میده تا سختی رو پشت سر بذارن ولی کار کسی که قدرت داره سختی رو از بین میبره.
درسته که احساس من در تقابل با اون قدرت مادی نیست ولی الان نیاز به قدرت مادی بیشتر از همدلی و نگرانی منه.
همدلی به اون قدرت مادی جهت میده ولی در واقع باید قدرتی مادی باشه تا جهت پیدا کنه یا نه؟ من فقط تونستم یه مقدار پول کمک کنم. اما بعضی دوستان هستن که میتونستن و میتونن هم کمک نقدی بیشتری بکنن هم کمک یدی. من آدم دست و پا بسته ای نیستم اما شرایط الانم اجازه نمیده بیشتر کمک کنم. از شرایطم ناراضی نیستم ولی خب دلم میخواست توانایی ها م رو برای کمک استفاده کنم. قلبا دلم میخواست الان جای بعضی دوستان بودم و میتونستم بیشتر کمک کنم!

در ضمن قبول دارم که زن ها میانگین بیشتر از مردها به جزئی نگری میفتن؛ سر جاش هم بد نیست؛ ولی این که نگاه جزئی رو صرفا زنانه بدونیم، اونم زمانی که قصدمون بیجا نشون دادن نگاه جزی نگر هست، به نظرم درست نیست.

قاسم صفایی نژاد ۱۷ فروردين ۹۸ , ۱۸:۲۷
مراقب باشید به یأس آلوده نشید.

یاس؟

چرا یاس؟

تنت سلامت

ان شاءالله همه.


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سیب، پیله، پیچک و....همه منم. منی سی و سه ساله و در آرزوی پرواز...
پرواز...
همه رویاها، همه خواسته ها، در گذر ایام رنگ می بازد. همچون آگهی های نیازمندی های یک روزنامه پوسیده که هرروز بیشتر و بیشتر زرد می شود. اما پرواز میلی بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود که همیشه تازه است. و گذر هیچ روزی، رنگ آن را حتی کمی کم رنگ تر نکرده!
(الان سی و پنج ساله ام. در انتهای سی و پنج...کی می روم؟!)

.....................

یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ

.....................

به جای آن که باغبان جان بقیه باشی، باغبان جان خودت باش؛ به جان خودت که برسی، باغبان هستی می شوی.
"علیرضا شیری"

......................


دل من غصه چرا؟!

آسمان را بنگر

که هنوز بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد!

دل من غصه چرا؟!

دل به غم دادن، از یأس ها سخن گفتن

کار آن هایی نیست که خدا را دارند

غم و اندوه،

اگر هم روزی، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات،

از لب پنجره ی عشق،

زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا،

چتر شادی واکن

و بگو با دل خود،

که خدا هست، خدا هست...


.......................


اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

.......................

اینجا اون خلوت گاه نیست.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان