تعادل

باید باور کنیم که ان مع العسر یسرا و بعد از اون بازهم باور کنیم که در لحظه لحظه زندگیمون فان مع العسر یسرا.

تنها در این صورته که در زمان سختی به دنبال آسایش و راحتی کنارش میگردیم. اونو پیدا میکنیم و برای پرورش اون نعمت و شکرگزاری برای اون نعمت تلاش میکنیم. در این تلاش  و جستجو حرکت نهفته هست و ذات حرکت باعث ایجاد گرما میشه و گرما با غم منافات داره. چون طبیعت غم سرده. 

پس فقط با پیدا کردن نکات مثبت و و حفظ اونهاست که میشه سختی های دنیا رو پشت سر گذاشت و این به معنی فراموش کردن اون سختی ها نیست. به معنی ایجاد تعادله. 

امید چیزیه که در لحظه لحظه این فرایند وجود داره و هر لحظه هم بیشتر میشه. 


نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه، ولی مسلما معیت سختی و آسودگی کاملا مشخصه. فقط ازش غفلت میکنیم. و این باعث غرق شدن در بخشی و غفلت از بخش دیگه میشه که یا ایجاد غم ناامیدانه میکنه یا ایجاد فرح و سرخوشی غافلانه. که هر دو مذمت شده ست و گناهه.

حواسمون باید باشه که بعد از سختی آسایش و یا بعد از آسایش سختی نیست. معیت یعنی همراهی. یعنی همزمانی. این ماییم که تعادل نداریم و در یک زمان کاملا غمزده و یا کاملا سرخوشیم. اگر بتونیم به باور این تعادل برسیم عاقلانه رفتار میکنیم.



۱ نظر ۶ لایک:)
سیب، پیله، پیچک و....همه منم. منی سی و سه ساله و در آرزوی پرواز...
پرواز...
همه رویاها، همه خواسته ها، در گذر ایام رنگ می بازد. همچون آگهی های نیازمندی های یک روزنامه پوسیده که هرروز بیشتر و بیشتر زرد می شود. اما پرواز میلی بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود که همیشه تازه است. و گذر هیچ روزی، رنگ آن را حتی کمی کم رنگ تر نکرده!
(الان سی و پنج ساله ام. در انتهای سی و پنج...کی می روم؟!)

.....................

یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ

.....................

به جای آن که باغبان جان بقیه باشی، باغبان جان خودت باش؛ به جان خودت که برسی، باغبان هستی می شوی.
"علیرضا شیری"

......................


دل من غصه چرا؟!

آسمان را بنگر

که هنوز بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد!

دل من غصه چرا؟!

دل به غم دادن، از یأس ها سخن گفتن

کار آن هایی نیست که خدا را دارند

غم و اندوه،

اگر هم روزی، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات،

از لب پنجره ی عشق،

زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا،

چتر شادی واکن

و بگو با دل خود،

که خدا هست، خدا هست...


.......................


اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

.......................

اینجا اون خلوت گاه نیست.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان