تعادل
باید باور کنیم که ان مع العسر یسرا و بعد از اون بازهم باور کنیم که در لحظه لحظه زندگیمون فان مع العسر یسرا.
تنها در این صورته که در زمان سختی به دنبال آسایش و راحتی کنارش میگردیم. اونو پیدا میکنیم و برای پرورش اون نعمت و شکرگزاری برای اون نعمت تلاش میکنیم. در این تلاش و جستجو حرکت نهفته هست و ذات حرکت باعث ایجاد گرما میشه و گرما با غم منافات داره. چون طبیعت غم سرده.
پس فقط با پیدا کردن نکات مثبت و و حفظ اونهاست که میشه سختی های دنیا رو پشت سر گذاشت و این به معنی فراموش کردن اون سختی ها نیست. به معنی ایجاد تعادله.
امید چیزیه که در لحظه لحظه این فرایند وجود داره و هر لحظه هم بیشتر میشه.
نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه، ولی مسلما معیت سختی و آسودگی کاملا مشخصه. فقط ازش غفلت میکنیم. و این باعث غرق شدن در بخشی و غفلت از بخش دیگه میشه که یا ایجاد غم ناامیدانه میکنه یا ایجاد فرح و سرخوشی غافلانه. که هر دو مذمت شده ست و گناهه.
حواسمون باید باشه که بعد از سختی آسایش و یا بعد از آسایش سختی نیست. معیت یعنی همراهی. یعنی همزمانی. این ماییم که تعادل نداریم و در یک زمان کاملا غمزده و یا کاملا سرخوشیم. اگر بتونیم به باور این تعادل برسیم عاقلانه رفتار میکنیم.