...

ای تو نیاز همه دردهایم!

قدری برایم ناز کن...



#این جمله از من نیست.

۴ لایک:)
سلام 

احوال شما پیچک جان؟؟؟ 


سلام

هعییی...نفسی میاد و میره....
الحمدلله

صحبتِ جانانه ۱۵ آذر ۹۷ , ۱۴:۲۹
ان شاءالله بکنه

ممنون

برای چی ناز کنه؟ 

که لذت ببریم.

س _ پور اسد ۱۵ آذر ۹۷ , ۱۵:۲۶
سلام و آرزوی "یسر بعد از عسر"
جمله ایست ؛ متناقض نما (نه متناقض)،
#پارادوکسیکال
وفقکم

سلام

...

یا شارح العبارات و الترهات... الغوث :))

خیلی متشکرم!

جدی متوجه نشدم چیه معنی این مناجات

معنی ترهات رو نمیدونستم رفتم نگاه کردم نوشته بود اباطیل! فکر کردم منظوری دارید...ببخشید.


داره میگه ای خدایی که مرهم هر درد منی کمی خودتو بهم نشون بده. ناز کردن نشون دادن و ظاهر شدن در عین پنهان بودن و پس زدنه.


مدام در حال ناز کردنه که!

اوهوم. ولی خواستنش لطیفه. این که چیزی رو بخوای که خودش داره انجام میده...

ممنون که حوصله می کنید...
این محتاج دعا رو

حوصله؟! من دارم به کامنتاتون جواب میدم.


ملتمس دعاییم.

آشنای بی نشان ۱۷ آذر ۹۷ , ۱۸:۵۴
++

:)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سیب، پیله، پیچک و....همه منم. منی سی و سه ساله و در آرزوی پرواز...
پرواز...
همه رویاها، همه خواسته ها، در گذر ایام رنگ می بازد. همچون آگهی های نیازمندی های یک روزنامه پوسیده که هرروز بیشتر و بیشتر زرد می شود. اما پرواز میلی بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود که همیشه تازه است. و گذر هیچ روزی، رنگ آن را حتی کمی کم رنگ تر نکرده!
(الان سی و پنج ساله ام. در انتهای سی و پنج...کی می روم؟!)

.....................

یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ

.....................

به جای آن که باغبان جان بقیه باشی، باغبان جان خودت باش؛ به جان خودت که برسی، باغبان هستی می شوی.
"علیرضا شیری"

......................


دل من غصه چرا؟!

آسمان را بنگر

که هنوز بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد!

دل من غصه چرا؟!

دل به غم دادن، از یأس ها سخن گفتن

کار آن هایی نیست که خدا را دارند

غم و اندوه،

اگر هم روزی، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات،

از لب پنجره ی عشق،

زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا،

چتر شادی واکن

و بگو با دل خود،

که خدا هست، خدا هست...


.......................


اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

.......................

اینجا اون خلوت گاه نیست.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان