هوس انگور


 آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم


آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله ی نظر برم


اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم


آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می‌کند
پیش گشاد تیر او وای اگر سپر برم


آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد
و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم


در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم



با هوس چیدن انگور دستهایم را به سمت آسمان می برم. اما دستهایم کوتاه است و درخت انگور بلند بالا...تلاشم جز تکرار تجربه تلخ کوتاهی دستهایم و دور بودن انگور هیچ رهاوردی ندارد...به انگور نگاه می کنم و حسرت تمام قلبم را فرا می گیرد...در حسرت و آرزوی رسیدن به شیرینی انگور چشم هایم به آسمان است و در خیال خود طعم شیرین انگور را متصور می شوم...

الهی و ربی من لی غیرک...

۶ لایک:)
صحبتِ جانانه ۰۳ آبان ۹۷ , ۲۳:۳۵
یعنی چه:|

در دلـــــــم بــــــــود که آدم شوم؛ امّا نشدم
بــــى‏خبر از همه عالم شوم؛ امّا نشدم
بـــــــر درِ پیــــــرِ خــــــرابــــات نهم روى نیاز
تا بــه این طایفه محرم شوم؛ امّا نشدم
هجرت از خویش کنم، خانه به محبوب دهم
تا بـــه اسمـــــاء معلّم شوم؛ امّا نشدم
از کف دوست بنوشم همه شب باده عشق
رستــــه از کوثر و زمزم شوم؛ امّا نشدم
فــــــــــارغ از خـویشتن و واله رخسار حبیب
همچنــــان روح مجسم شوم؛ امّا نشدم
سر و پا گوش شوم، پاى به سر هوش شوم
کـــــز دَم گرم تو مُلهَم شوم؛ امّا نشدم
از صفــــــا راه بیابــــــم به ســــــــوى دار فنا
در وفــــا یــــــار مسلّم شوم؛ امّا نشدم
خواستم بر کنم از کعبه دل، هر چه بت است
 تــــا بــــرِ دوست مکرّم شوم؛ امّا نشدم
آرزوهــــا همـــــه در گور شد اى نفس خبیث
در دلــــم بــــود کـه آدم شوم؛ امّا نشدم

صحبتِ جانانه ۰۳ آبان ۹۷ , ۲۳:۴۱
باز یعنی چه...

یعنی حسرت و ندامت...


صحبتِ جانانه ۰۳ آبان ۹۷ , ۲۳:۴۳
بله ولی چرا

دلیل خاصی باید داشته باشه احساس ندامت؟

نفس سرکش نیست؟ 
میشه گفت افسارش همیشه دستمونه؟

ایضاً دیگه حسرت نرفتن به اربعین رو نتونستم درون خودم نگه دارم....

صحبتِ جانانه ۰۳ آبان ۹۷ , ۲۳:۴۷
آره خب دلیل خاصیه همینا که برشمردی
کربلا رفتن مساوی آدم شدنه؟

نه خب. نه با هر وسیله ای. ولی حسرتش هست...

همیشه حسرت هست...

دو تا موضوع جدا هستن...هر دو باهم یهو سرریزم کردن.

صحبتِ جانانه ۰۳ آبان ۹۷ , ۲۳:۵۲
منم در حسرتش هستم
نمی دونم ها ولی حس میکنم وضع تو شاید بهتر از منه برای شعر دومی میگم😐

مقایسه نکن...معلوم نیست.

فقط خدا میدونه. واقعا فقط خدا میدونه کی چه کاره ست!

سلام
نمی‌دونستم جابجاشدین...
کامنت خداحافظی رو روی اون یکی وبلاگ گذاشتم...😘

سلام

دسترسی به پنلم توی وبلاگ قبلی نداشتم. توی کامنتا آدرس وبلاگ جدیدمو داده بود.
ممنونم.
سلامت باشید.

بابای نرگس ۰۴ آبان ۹۷ , ۰۸:۱۹
چه خوشمزه...

خواهش

خورشید ‌‌‌‌ ۰۴ آبان ۹۷ , ۱۱:۴۸
انگور استعاره از چیست؟

اگه قرار بود همه چیز رو دقیق بگم که متن ادبی نمینوشتم😈😁

انگوره؟

چی؟

با لحن بابای نقی معمولی بخوانید کامنتم رو

بله...چشم

س _ پور اسد ۰۵ آبان ۹۷ , ۰۹:۴۱
حبذا ...

حال خونین دلان که گوید باز

وز فلک خون خم که جوید باز

شرمش از چشم می پرستان باد

نرگس مست اگر بروید باز

جز فلاطون خم نشین شراب

سر حکمت به ما که گوید باز

هر که چون لاله کاسه گردان شد

زین جفا رخ به خون بشوید باز

نگشاید دلم چو غنچه اگر

ساغری از لبش نبوید باز

بس که در پرده چنگ گفت سخن

ببرش موی تا نموید باز

گرد بیت الحرام خم حافظ

گر نمیرد به سر بپوید باز

حال خونین دلان که گوید باز...

توی یه وبلاگی نویسنده گفته بود از پیاده روی جاماندگان اربعین غافل نشید. دیدم من همونم نمیتونم برم...

عارفه زهرا ۰۵ آبان ۹۷ , ۱۱:۱۸
خواهر جان ویار انگور کردی؟؟؟
😂
ببخشید خب من اینجوری حدس زدم

نه ویار انگور نکردم.😊

میدونستم تیترم ممکنه باعث همچین برداشتی بشه. 

چه جوری؟ خرد کنم با آب بزارم بجوشه؟با پوست؟
دندونش یا فراق یا تب؟

تب رو کم میکنه.

با پوست مثل چایی دم کن. خرد کنی یا درسته فرقی نداره. بذار یه ساعت دم بکشه بعد ولرم بشه با عسل قاتی کن شیرین بشه یا شکر. اما کم شیرین. بعد بده بخوره. حتی اگه خنکم بشه خوبه بازم. 
سیب تب رو خیلی عالییی کم میکنه.
خاکشیرم خوبه. 

اگرتبش میره و بر میگرده حتما ببر دکتر شاید عفونت سنگینی گرفته خدا ی ناکرده. تب بچه رو دست کم نگیر.
برای دندونش هم شلغم بگیر شهد شلغم بده بخوره. فکر کنم بلدی. پیازچه هم بده دستش بکشه به دندونش خارش لثه شو کم میکنه.
خودت لثه شو ماساژ بده زودتر دندونش در میاد. انگشتتو بشور تمیز بعد ببر توی دهنش آروم آروم بکش روی لثه ش. اونجایی که ملتهب باشه درد داشته باشه سرشو عقب میکشه یا جیغ میزنه. معلومم میشه اگه دندونش باشه.

ممنون عزیزم ،چه کار جالبی با نبات درست کردم خیلی خوب شد
شلغمو ریختم تو سوپش...

سعی کن وقتی بچه تب داره نبات و شکر کم بهش بدی.

شلغم خام باید باشه. بپزه حرارت خاصیتشو کم میکنه. شهد شلغم دقیقا براش خیلی خوبه عفونتم اگه داشته باشه از بین میره.

چشم:)

چشمت بی بلا عزیزم.

ان شاءالله پسرت زود خوب میشه شوهرتم برمیگرده...
قوی باش.

در دلم بــــــــود که آدم شوم؛ امّا نشدمبــــى‏خبر از همه عالم شوم؛ امّا نشدم
...

ای کاش مینوشتید که این شعر حضرت امام خمینی ره است

ننوشتم؟

فکر کردم نوشتم.
اسم امام رو توی کامنتتون بولد کردم معلوم بشه.
ممنون از تذکرتون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سیب، پیله، پیچک و....همه منم. منی سی و سه ساله و در آرزوی پرواز...
پرواز...
همه رویاها، همه خواسته ها، در گذر ایام رنگ می بازد. همچون آگهی های نیازمندی های یک روزنامه پوسیده که هرروز بیشتر و بیشتر زرد می شود. اما پرواز میلی بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود که همیشه تازه است. و گذر هیچ روزی، رنگ آن را حتی کمی کم رنگ تر نکرده!
(الان سی و پنج ساله ام. در انتهای سی و پنج...کی می روم؟!)

.....................

یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ

.....................

به جای آن که باغبان جان بقیه باشی، باغبان جان خودت باش؛ به جان خودت که برسی، باغبان هستی می شوی.
"علیرضا شیری"

......................


دل من غصه چرا؟!

آسمان را بنگر

که هنوز بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد!

دل من غصه چرا؟!

دل به غم دادن، از یأس ها سخن گفتن

کار آن هایی نیست که خدا را دارند

غم و اندوه،

اگر هم روزی، مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات،

از لب پنجره ی عشق،

زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا،

چتر شادی واکن

و بگو با دل خود،

که خدا هست، خدا هست...


.......................


اللهم وفقنا لما تحب و ترضی

.......................

اینجا اون خلوت گاه نیست.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان